Loading...

سوء مصرف حشیش

برخلاف مواد مخدر مصنوعی و الکل، حشیش داروی پیچیده تری است. مصرف یا استنشاق مواد گیاهی، مصرف کننده را در معرض صدها ترکیب، از جمله کانابینوئیدها (مانند تی. اچ. سی و کانابیدیول) و غیر کانابینوئیدها (مثلاً ترپن ها و فلاونوئیدها) قرار می دهد، که بسیاری از آن ها ترکیبات زیست فعال هستند. در مقایسه با مشتقات دارویی جدا شده (به عنوان مثال، درونابینول و کانابیدیول)، پیچیدگی محض این گیاه مقایسه بین این دو را دشوار می کند. مهم است که ثابت شود آن چه در حال حاضر در مورد حشیش شناخته شده است، در واقع از مطالعات یک ماده فعال منفرد، تتراهیدروکانابینول و کمتر از خود گیاه به دست آمده است.

سوء مصرف حشیش

مصرف حشیش می تواند باعث مسمومیت، کناره گیری و مشکلات زیستی – روانی - اجتماعی شود. این فعالیت ارزیابی و مدیریت اختلال مصرف حشیش را توصیف می کند و نقش تیم بین حرفه ای را در بهبود مراقبت از بیماران مبتلا به این بیماری برجسته می کند.

مصرف قانونی و پزشکی حشیش

حشیش توسط سازمان غذا و دارو به عنوان یک داروی برنامه اول در نظر گرفته می شود. هیچ هدف پزشکی پذیرفته شده ای ندارد و پتانسیل بالایی برای سوء استفاده و اعتیاد دارد. اکثر مقامات با این نامگذاری مخالف هستند. داروهایی که معمولاً تجویز می شوند مانند مواد تریاکی و محرک ها، به این معنی که خطر سوء مصرف بالایی دارند اما از نظر پزشکی مفید هستند.

رایج‌ترین مصرف کنندگان حشیش جوانان و نوجوانان هستند و با افزایش سن این گروه‌ها به دلیل شغل، ازدواج، زندگی مشترک و والدین، استفاده از آن ها کاهش می‌یابد.  

با این وجود، با تغییر قانون، مصرف حشیش افزایش یافته است. قانونی‌سازی ماری‌جوانا، تقاضای کشت، پرورش انتخابی برای گونه‌های قوی‌تر و رقابت در صنعت داروسازی ماری‌جوانا را افزایش داده است. گسترش استفاده و قانون گذاری برای قانونی کردن ماری جوانا با مزایای بالقوه سلامتی و عدم وجود نگرانی های بهداشتی که به خوبی اثبات نشده است، منتشر می شود.  

سوء مصرف حشیش چیست

سوء مصرف و اعتیاد به حشیش اصطلاحی است که استفاده مداوم از شاهدانه را با وجود اختلال در عملکرد روانی، فیزیکی یا اجتماعی توصیف می کند. این یک تعریف پزشکی منسوخ است که قبلاً در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی استفاده می شد که مصرف مواد مخدر را از وابستگی به مواد مخدر جدا می کرد. 

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی شرایط اختلال مصرف حشیش را که توسط 9 الگوی پاتولوژیک طبقه‌بندی شده تحت کنترل مختل، آسیب اجتماعی، رفتار پرخطر یا سازگاری فیزیولوژیکی تعریف شده، اصلاح کرده است. این فعالیت بر روی سوء استفاده از حشیش و اجزای مرتبط با حالت های مسمومیت و ترک و اختلال مصرف حشیش تمرکز خواهد شد.

سوء-مصرف-حشیش

اتیولوژی یا سبب شناسی حشیش

مصرف حشیش بر اساس جمعیت شناسی متفاوت است. تحقیقات نشان می‌دهد که دانشجویان و بزرگسالان جوان معمولاً از حشیش برای سازگاری اجتماعی (42٪)، آزمایش (29٪) و برای لذت (24٪) استفاده می کنند. دوازده درصد عمدتاً از این عامل برای مدیریت استرس یا آرامش استفاده می‌کنند، مطابق با سایر مطالعاتی که استفاده از آن را برای افسردگی، اضطراب، اضطراب اجتماعی و اختلال استرس پس از سانحه مرتبط می‌دانند.

از نظر بیولوژیکی، اختلال در مهار می تواند افراد را مستعد اختلالات مصرف مواد مخدر کند با این حال، متخصصان مراقبت های بهداشتی مطمئن نیستند که آیا این موضوع در مورد حشیش صادق است یا خیر. 

همه گیر شناسی حشیش

تقریباً چهار درصد از جمعیت جهان در سال 2015 از حشیش استفاده می‌کردند. در میان نوجوانان، هشت درصد در ایالات متحده و  شانزده درصد در اروپا مصرف آن را گزارش کردند. نه درصد از همه مصرف کنندگان حشیش اعتیاد را تجربه می کنند که تقریباً یک پنجم آن ها در نوجوانی شروع به استفاده از آن کرده اند.

شواهد محدودی برای مصرف حشیش در میان بیماران مسن‌تر وجود دارد. با این حال، مصرف آن ممکن است در حال افزایش باشد، زیرا مجوز قانونی برای استفاده پزشکی آن ممکن است استفاده از آن را در بین مصرف کنندگان قبلی توجیه کند.

با افزایش مصرف حشیش در میان بزرگسالان، پیامدهای ناخواسته قرار گرفتن کودکان در معرض خطر نیز افزایش می یابد. به طور کلی، روند استفاده از حشیش در طول زمان برای اکثر جمعیت‌ها، اگر نگوییم همه جمعیت‌شناسی، در حال افزایش است.   

پاتوفیزیولوژیکی حشیش

محققان می دانند که استفاده طولانی مدت و سنگین حشیش می تواند مدارهای مغز را تغییر دهد. با این حال، مکانیسم های پاتوفیزیولوژیکی خاص هنوز نامشخص است. از نظر اعتیاد، تتراهیدروکانابینول مولکول اصلی مسئول خواص تقویت کننده ماری جوانا و حشیش است. جالب توجه است، علیرغم این که سیستم دوپامین مخطط معمولاً با مواد سوء مصرفی مانند الکل و مواد افیونی درگیر است، متاآنالیز شواهد کافی را در این زمان برای حمایت از چنین نتیجه‌گیری برای شاهدانه نشان می‌دهد و همچنین گیرنده های دوپامین ممکن است درگیر نباشند.